رستا جانرستا جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

رستای دنیای ما

اغووو

دلبرکم... ارتباط گرفتنت با محیط اطرافت روزبه روز کامل تر میشه. با چشم دنبال میکنی حرکاتمون رو و مخصوصا وقتی یسنا برات شکلک درمیاره و نازت رو میکشه.حسابی ذوق میکنی. دوروزه سعی میکنی ارتباط کلامی هم داشته باشی و موفق شدی بگی اغووووو.قربون دلبری کردنهات برم جان مادر
25 شهريور 1395

یک ماه و یک روز

ا ز اومدنت یک ماه و یک روز گذشت... یک ماهه که عطر تنت رو حس میکنم و زندگی دوباره جاری میشه تو رگهام. بودن تو و یسنا در کنار بابای مهربونتون بهترین انگیزه من برای قوی تر بودنه.  این یک ماه رو با استرس رفلاکست سر کردیم و با هر قطره شیری که مانع نفسهات میشد تنمون لرزید...خداروشکر که توی نازنین یادگرفتی چطور تلاش کنی برای رهایی ازین وضع.  الان دیگه با چشم دنبالمون میکنی و گهگداری خنده ای تحویلمون میدی و این یعنی که داری یاد میگیری ارتباط برقرار کنی چشم بادومی کله گردویی من. یک ماهگیت مبارک نفس ...
1 شهريور 1395
1